در سالروز پایان جنگ جهانی دوم،
برجام را هم که رد کنند،
ما، ملت رنجدیدهی ایران،
همهی رنجهای تاریخ را با خوردن یک استکان چای از تن به در می کنیم.
و میرویم به استقبال رنجهای فردایمان.
و ما تمام رنجهای دنیا را تحمل میکنیم،
که آن یک استکان چای را، «با هم» و «کنارِهم» بنوشیم.
مایی که امروز متلاشی شدهایم،
-خانوادههایمان در دنیا، کودکانمان در خیابانها، پیرهایمان در بیمارستانها و مغزهایمان در صرافیها-
همه ی زورمان را میزنیم تا فردا دوباره یک جا، کنار جوبی، داخل کافهای در استانبول، حیاط خانهای وسط تهران و یا حتی پای تلویزیون، کنار تخت مادر و پدرمان، کنار هم جمع شویم و چایمان را با هم بنوشیم.
تا کسی که اینها را نمیداند، که هیچ چیز از ملت ایران نمیداند، دلش برای ما نسوزد و از ما حرف نزند. تمام گندهای تاریخ را با دستان کثیفشان بزنند، ولی از ما حرف نزنند،
که ما، ملت رنج دیدهی ایران، تمام این رنجها و خستگیهای تاریخ را با خوردن یک استکان چای از تن به در میکنیم
و می رویم به استقبال رنجهای فردایمان.